نمیدونم این دود خاکستره

نمیدونم این دود خاکستره

[ حاج محمدرضا بذری ]
نمی‌دونم این دود خاکستره 
یا اینکه تو کوچه پر از مه شده 

جلو چشمای باغبون این روزا 
گُلای توی باغچه‌مون له شده 

هوای دلم سرد و بارونیه 
با این غصه‌ها و غم سینه سوز 

می‌فهمم من از صورت مادرم 
جوون گاهی پیر میشه توی دو روز 

وای مادرم، پریشون حاله 
پروانه‌ی، شکسته باله 

درد می‌کشه، بدون ناله خدا 
وای مادرم، چه حالی داره 

زخمی شده، شبا بیداره 
تقصیر این، درو دیواره خدا 

ای وای در افتاد 
مادر افتاد، با سر افتاد 

عرش آخر افتاد 
حیدر افتاد، با سر افتاد 

«وای 'مادر افتاد۳'» 

بیا فضه با من بابامو ببین 
با مادر دوتایی قدم می‌زنن 

دلش خونه از دست اونایی که 
دارن زندگیشو بهم می‌زنن 

چی اومد سر سوره‌ی کوثرش 
می‌ریزن به روی زمین آیه‌ها 

گمونم در گوشِ مادر میگه 
دیگه خسته‌م از دست همسایه‌ها 

وای مادرم، همش گریونه 
کم‌کم میخواد، بره از خونه 

این دردیه، که بی‌درمونه خدا 
وای مادرم، می مونه؟ میره؟ 

جون میده و، نفس می‌گیره 
همسایه‌ها، میگن میمیره خدا 

ای وای مدینه 
بغض و کینه، غصه اینه 

هیزم بیارن 
میخ بشینه، توی سینه 

ای وای در افتاد 
مادر افتاد، با سر افتاد 

عرش آخر افتاد 
حیدر افتاد، با سر افتاد 

«وای 'مادر افتاد۳'» 

می‌دونم هنوز ناخوشی مهربون 
که سر بر می‌گردونی لب میگزی 

ولی باز با این‌حال نشستی داری 
برا دل‌خوشی ما نون می‌پزی 

با دستای لرزون چیکار می‌کنی 
آخه کار خونه‌ت قشنگه هنوز 

چی داشتی میدوختی برا محسنت 
همونو برای حسینت بدوز 

وای مادرم، دلم آتیشه 
پیراهنه، حسین چی میشه 

می‌دزدنش، تو مقتل پیش چشام 
وای مادرم، جلو چشمامه 

غارت حرم، سر و عمامه 
دیگه نخون، وصیت نامه برام 

ای وای برادر 
جان خواهر، شاه بی سر 

باید ببوسم 
جای مادر، زیر حنجر 

«ای 'وای حسینم۳'»

نظرات