یدالله علی علی

یدالله علی علی

[ حاج موسی رضایی ]
(یدالله علی علی)۴

تیغ طوفان سوار می‌گوید: یدالله علی علی
قبضه‌ی کهنه کار می‌گوید: یدالله علی علی

فاتح کارزار می‌گوید: یدالله علی علی
به تا ابد ذوالفقار می‌گوید: یدالله علی علی

دست بالای دست حیدر نیست 
یدالله علی علی، یدالله علی علی

نه فقط ذوالفقار می‌گوید، کعبه با افتخار می‌گوید
عاشقی روی دار می‌گوید، قنبر شهریار می‌گوید:

دست بالای دست حیدر نیست
یدالله علی علی، یدالله علی علی

خسته از فتنه‌ها نشد جنگید
فارغ از روح و کالبد جنگید

تا که جان داشت تا که شد جنگید
با نود زخم در احد جنگید

دست بالای دست حیدر نیست 
یدالله علی علی، یدالله علی علی

درّ نجف و گبر و صوفی و هندو، مست از لا اله الّا هو
چه بگویم از آن خم ابرو؟ می‌شود دست دشمنانش رو

دست بالای دست حیدر نیست
یدالله علی علی، یدالله علی علی

باب در چنگ خار و خس افتاد
برق تیرش پیِ هرس افتاد

سر و سر در پیش و پس افتاد
مَلکُ الموت از نفس افتاد

دست بالای دست حیدر نیست 
یدالله علی علی، یدالله علی علی

فارغ از قیل و قال می‌گوید، نطفه‌های حلال می‌گوید
مستند با مثال می‌گوید، از بِهار و وصال می‌گوید

دست بالای دست حیدر نیست 
یدالله علی علی، یدالله علی علی

حقّ علی حقّ علی معَ الحقّ علی

(یدالله علی علی)۴

من آریایی‌ام ولی، شیعه‌ی مرتضی علی
حافظ نوشته این چنین برا امیرالمؤمنین 

مردی ز کننده‌ی در خیبر پُرس
اسرار کرم ز حوزه‌ی قنبر پرس

گر طالب حقّ به فیض صدقی حافظ
سرچشمه‌ی آن ز ساقی کوثر پرس

انسانیّت یعنی علی فکرِ فقیرا بوده، پدر برا یتیما بوده
زمان جاهلیت حتّی، علی حامیِ زن‌ها بوده

انسانیت یعنی میون فتنه‌ها با جنجال، با دشمنان معلوم الحال
علی حتّی به نزدیکانش، نداد یه درهم از بیت المال

زمان دنیا با علی تنظیمه، هزاران ساله قابل تکریمه
مشاهیر غیر مسلمان حتّی، نوشتند حیدر واجب التعظیمه

(علی مولا علی مولا)۴

ایرانیه با شرفم، نوکر شاه نجفم
سعدی نوشته این چنین برا امیرالمؤمنین 

کس را چه زور و زهر که بسته علی کند
جبّار در مناقب او گفته هَل أتی

دیباچه‌ی مروّت و سلطان معرفت
لشکر کش فتوّت و سردار اشقیا

فردا که هر کسی به شفیعی زند دست
مائیم و دامن و دست معصوم مرتضی

انسانیّت یعنی به فکر قاتلش هم بوده
علی به دردا مرهم بوده، علی کارگری می‌کرده، علی شبیه مردم بوده

اسانیّت یعنی نشد به ثروتی آلوده، همون که مظهر معبوده
لباس کهنه می‌پوشید و لباس قنبرش نو بوده

به پای حیدر کائنات افتاده
ملائک را شخص علی استاده

شکستش تیغ دشمن امّا دیدند
علی شمشیرش را به دشمن داده

(حقّ علی معَ الحقّ علی)۴

(به مولا علی مولا، به مولا علی مولا)۲
(علی مولا، علی مولا، علی مولا)۲

هستم غلام قنبر و از عالمی سرم
شادم که خاک پای غلامان حیدرم

(به مولا علی مولا، به مولا علی مولا)۲
(علی مولا، علی مولا)۲

با اوّلی چه کارم و با دوّم و سوّم
من خاک پای حیدر و اولاد حیدرم

من شافعی و ارمنی و مالکی نیم
من خاک پای قنبر و سلمان و بوذرم

(به مولا علی مولا، به مولا علی مولا)۲
(علی مولا، علی مولا)۲

حبّ حیدر بغض دشمن‌های او در سینه‌ام
لحظه‌ای کاهش نیابد حبّ و بغض و کینه‌ام، با عدوی فاطمه من دشمنی دیرینه‌ام

می‌روم جنّت با همین لعنت، عدو می‌سوزه می‌برم لذّت
دارم تولّی دارم تبرّی با دشمن او دارم عداوت

(من شیعه‌ام حیدر آقامه)۴

امشب بگو با دل شیدا لعنت، به دشمن حضرت مولا لعنت
به قاتل امّ أبیها لعنت، به منکر مهدی زهرا لعنت

با اعتقاد لعنت می‌ده برات لعنت
همیشه می‌گم بر ابن زیاد لعنت

من آرزو دارم روز رجعت یارم
روی صورت اون ملعون ردّ سیلی بگذارم

(من شیعه‌ام حیدر آقامه)۴

نظرات