یا حبیبی، یا محمّد، یا رَسولَالله ... بىخانه زیرِ سایهیِ دیوار خوشتر است دیوانه بینِ کوچه و بازار، خوشتر است از هرچه بگذرم، سخنِ یار خوشتر است یعنى کلامِ حیدرِ کرار، خوشتر است: (من عاشقِ محمّدم و جار میزنم)۲ عبدِ محمّدیم اگر، نوش جانمان پیوند خوردهایم به دریاىِ بىکران فریاد میزند جگرم موقعِ اذان اى اهلِ عرش، اهلِ زمین، اهلِ آسمان: (من عاشقِ محمّدم و جار میزنم)۲ یا حبیبی، یا محمّد، یا رَسولَالله ... باید به جاىِ آه کشیدن، دوا نوشت یا اَیُهَاالرَسول، به جاىِ دعا نوشت باید همیشه بعدِ نبى، آل را نوشت معراج هم که رفت، در آنجا خدا نوشت: (من عاشقِ محمّدم و جار میزنم)۲ یا حبیبی، یا محمّد، یا رَسولَالله ... (جبریل را فرشته نگو، نوکرش بگو)۲ یا نه غلامِ حلقه به گوشِ دَرَش بگو بالاتر از همهست، نه بالاترش بگو جانِ نفسنفس زدنِ دخترش بگو: (من عاشقِ محمّدم و جار میزنم)۲ (دو نیم میکند تَنِ هَتاک را، على)۲ ما هم سپردهایم به شیرِ خدا، على فریاد میزنم صد و ده بار، یا على یا مَظهَرَالعَجائِب و یا مرتضىٰ على: (من عاشقِ محمّدم و جار میزنم)۲ یا حبیبی، یا محمّد، یا رَسولَالله ... بالاتر است از همهیِ مردمِ زمین هر آن کسى که با صلوات است همنشین لحظه به لحظه با نَفَسِ اُمِّ مُؤمِنین فریاد میزند جگرِ من فقط همین: (من عاشقِ محمّدم و جار میزنم)۳ یا حبیبی، یا محمّد، یا رَسولَالله ...