گریه کن‌های حسینیم و گدای حسنیم

گریه کن‌های حسینیم و گدای حسنیم

[ محمد امینی ]
گریه کن‌های حسینیم و گدای حَسنیم
خاک پاهای حسینیم و برای حَسنیم

جمعِ ما را حسن آورد و سویِ کرب‌وبلا
کربلایی شده‌ی خیر دعای حَسنیم

صورِ أينَ‌الحَسنیون که قیامت بزنند
با حسین بین صفوف رفقای حَسنیم

(یا حسن، جانم حسن، جانم حسن، جانم...)

کوریِ چشم همان‌ها که رهایش کردند
تا خداییِ خدا هست و به پای حَسنیم

نوکر آن‌است و که قربانی یارش باشد
هم فدایی حسینیم و فدای حَسنیم

ما به این کرب‌وبلا شهر حسن می‌گوییم
که در آن خیره به شش‌گوشه طلای حَسنیم

(یا حسن، جانم حسن، جانم حسن، جانم...)

کربلا آمده‌ای خرجیِ تو با حسن است
اربعین ما همه مهمان عطای حَسنیم

به حسن بوده اگر حاجت ما را دادند
زیر این قُبّه همه زیر عبای حَسنیم

عِطر سیبِ حرمش را زِ بقیع آوردند
به‌خدا پیش حسین مستِ هوای حَسنیم

(یا حسن، جانم حسن، جانم حسن، جانم...)

نظرات