کجا میخوای بری بدون من حبیبه مگه نمی بینی حیدر چقدر غریبه ببین که دارم جون میدم نگاه به حالم کن امشب چرا همش میگی حلالم کن دیدم که کار خونه کردی خوش بود دلم میمونی خانم نگو که رفتنی شدی تو دووم بیار میتونی خانم *** افتاده جای دست تو رو در و دیوار اما بلای جونمه این خون رو مسمار تو درد داری میکشی من اینو میدونم میخوام برات کاری کنم اما نمیتونم گفتی برات تابوت بسازم منو به خاک غم نشوندی گفتی که می میرم میدونی فاتحه ی حیدر و خوندی *** یادم نرفته هیزم و آتیش این خونه من بودم و تو بودی اشک غریبونه از شدت شلاق ها بازوی تو می سوخت بین درو دیوار بودی روی تو میسوخت الهی حیدرت بمیره برای اون گیسوی سوختت جمع شده بودن دم خونم سیلی زدن به روی سوختت ***