کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبکبالان عاشق پرندهتر ز مرغان هوایی شب است و غیر تب تابی ندارم ز دست مثنوی خوابی ندارم رها کن بازی قول و غزل را سنایش کن کریمِ لَم یَزَل را جهان مستو زمین مستو زمان مست بیا ساقی که ما رفتیم از دست شدم دلهسته از نازکخیالی به فریادم رَس اِی آشفته حالی کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبکبالان عاشق پرندهتر ز مرغان هوایی به یاران حسینی اقتدا کرد برای رهبرش جان را فدا کرد به روی سنگ قبر او نوشتند بسیجی عشقبازی با خدا کرد دیار غرب پیشش پَست و خار است و ایران از وجودش استوار است خمینی همچنین فرموده وصفش بسیجی بودنم یک افتخار است کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبکبالان عاشق پرندهتر ز مرغان هوایی گل اشکم شبی وا میشد ای کاش همه دردم مداوا میشد ای کاش به هرکَس قسمتی دادی خدایا شهادت قسمت ما میشد ای کاش خوشا آنان که جانان میشناسند طریق عشق و ایمان میشناسند بَسی گفتند و گفتیم از شهیدان شهیدان را شهیدان میشناسند کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبکبالان عاشق پرندهتر ز مرغان هوایی