چه حس قشنگى
1979
3
چه حس قشنگیه اینکه زندم دوباره
ماه غمت رو دارم میبینم
چه روزیِ بابرکتیه اینکه اجازه میدن
تو روضه هر شب بشینم
ما سینهزن شدیم با دعاهای تو
کیه خوشبختتر از سینهزنهای تو
همپای توئه، دل پای توئه
جَنِّت که میگن پایین پای توئه
اربابم حسین...
دوباره میبینم جوونا تو کوچه دارن تیغه روی علامت
میکشن روی شونههاشون بار عَلم رو تو دستههاشون نوبت به نوبت
به مشامم رسید باز بوی ماه غم
به چشمم خورده باز شعرای مُحتشم
باز ماه غمه، هیئت حرمه
بازم رو سرم سایهی عَلمه
اربابم حسین...
ماه غمت رو دارم میبینم
چه روزیِ بابرکتیه اینکه اجازه میدن
تو روضه هر شب بشینم
ما سینهزن شدیم با دعاهای تو
کیه خوشبختتر از سینهزنهای تو
همپای توئه، دل پای توئه
جَنِّت که میگن پایین پای توئه
اربابم حسین...
دوباره میبینم جوونا تو کوچه دارن تیغه روی علامت
میکشن روی شونههاشون بار عَلم رو تو دستههاشون نوبت به نوبت
به مشامم رسید باز بوی ماه غم
به چشمم خورده باز شعرای مُحتشم
باز ماه غمه، هیئت حرمه
بازم رو سرم سایهی عَلمه
اربابم حسین...
نظرات
نظری وجود ندارد !