چرا تو مادر اینجوری بهونهی کفن داری گریه و حرف پنهونی چند شبه با حسن داری خدا کنه که خوب بشی زود زحمت میشه با دست کبود موی منو نزن شونه اصلاً میریم از این مدینه الهی دخترت نبینه تابوتتو تو این خونه بی تو از این زمونه سیرم شفاتو از خدا میگیرم یا که منم باهات میمیرم (نرو نرو امید زینب)۳ منم و بغض بیتابی، منم و گریه و ناله بعد مصیبت کوچه، نوبت داغ گوداله تو میری میشی از ما جدا نمیبینم دیگه به خدا بعد تو رنگ آرامش پریشونی برای حسین برای کربلای حسین پریشون لب خشکش اسیر غصهام غمینم چه روزایی بناست ببینم میون غربت صحرا گریه میگی نکن نمیشه این کهنه پیرهن میکُشه زینب و روز عاشورا چشمای من باید بباره آخه حسین کفن نداره (نرو نرو امید زینب )۳