پیکرهی توحید کور بشه اون چشمی که میکنه تردید توی زندگیش از هیچ کسی نمیترسید عَلیٌِ الحق حق حق... شهنشَهِ جاوید هر جا اسمت میومد فاطمه میخندید تحت فرمان توئه ابر و مَه و خورشید عَلیٌِ الحق حق حق... تمام لذّت عمرم همین است که مولایم امیرالمومنین است کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم ما شیربچّههای حیدرِ کرّاریم پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک همه جمع میشه توی عِین علی دنیا چیه؟ عرشِ خدا غبطه میخوره به نعلین علی علی یکی یه دونهست، خَلقاً نمونهست مقصد علیه پس کعبه بهونهست خونه نمیریزه روی سر ما تمثالِ علی رو دیوار خونهست