پر از صبر و یقین بودم

پر از صبر و یقین بودم

[ مجتبی رمضانی ]
پر از صبر و یقین بودم
عصای دستِ دین بودم

(گذشته دیگه روزایی
که من ام‌البنین بودم)۲

ستون خیممو از جا در اوردن
(به جای بچه‌هام چند تا سر اوردن)۲

سرم بالاست، به کام بچه‌هام مرگ‌و عسل کردم
وفا رو تا ابد ضرب‌المثل کردم

من اسماعیل‌هامو روی نِی دیدم
که هاجر وعده داد و من عمل کردم

ادا شد نذرهای عید قربانم
تپش‌های دلم میگه حسن جانم

حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم...

فقط شکر خدا کردم
که دِینم رو ادا کردم

سرِ شیرانم‌و هدیه
به شاه سر جدا کردم

نه دیگه پر نمیشه جای خالیشون
(حالا من موندم و قبر خیالیشون)۲

پر از دردم، به دستش مشک بود اما کمین افتاد
به تیر حرمله از صدر زین افتاد

منم فهمیدم اون وقتی که فهمیدم
(حسینم با ابالفضلم زمین افتاد)۲

(نبودم علقمه بالا سرش اما
من‌و شرمنده کرده حضرت زهرا)۲

حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم...

نظرات