پا پس نمیکشه
5943
92
- ذاکر: روح الله رحیمیان
- سبک: شور
- موضوع: عصر عاشورا - قتلگاه
- مناسبت: شب دهم محرم
- سال: 1401
پا پَس نمیکشه
همه رفتند ولی شِمر که دست نمیکشه) ۲
(زینب رسید و گفت
مادر بیا ببین دیگه نَفَس نمیکشه) ۲
تاختَند، اونا که مُلکِ رِی و باختند
بَدجوری باهم دیگه ساختند
تورو توی گودی انداختند
(زیر و رو شدی، پُشت و رو شدی) ۲
چجوری با مادرت رو به رو شدی؟
بی هوا زدن، با عَصا زدند
(جلو خواهرِ تو با کَفِ پا زدند) ۲
اِیوای اَباعبدللّٰه، اِیوای اَباعبدللّٰه...
(بارونِ نِیزه بود
یه مسلمون برا آبدادنِ اصغرش نبود) ۲
لبتشنه کشتنش
وسطِ روضه ولی آسمونا شدند کَبود
(بُردند، توی مَجلسی که مِی خوردند) ۲
دستهگلهای تو پَژمُردند
خیلی زینبت رو آزردند
(بُردند آبرو، پس کجاست عمو؟) ۲
که ببینه ما شدیم با کی رو به رو
چشممون زدند، بیاَمون زدند
(چرا دیگه تورو با، خِیزَرون زدند) ۲
****
اِنگار اومد بَر، قلبِ من فُرود
خنجری که سرت رو از پیکرت رُبود
جلو چشمِ، مادرت بُرید
رَحمی به حالِ زارِ زینب نکرده بود
(رگهاتو میبوسم) ۲
تورو خدا دست و پا نزن
نذار که ببینه
اینقده مادرو صدا نزن
میگن یکی برات یه کاسه آب آورده
(اِی مادرمُرده) ۲
خودت بگو کی پیرهنِ کُهنَت رو بُرده
(اِی مادرمُرده) ۲
کوتاه نیومد
گفتم باهات راه میاد راه نیومد
بیچشم و رو بود
اونی که با خواهرت رو به رو بود
غروبِ جمعه بعدِ عاشورا، دلگیر شد
دنیا دلگیر شد
تا وقتی شِمر سَرو بُرید، دنیا دلگیر شد
(زهرا دلگیر شد) ۲
من تاب ندارم
تو تِشنَته من ولی آب ندارم
اوضاعت به هم ریخت
شِمر دست تو موت کرد و موهات به هم ریخت
مَرکَبا سیراب بودن اما، هنوز تشنه بودی
(سه روز تشنه بودی) ۲
خسته بود آقا
تازه روی مَرکَبش نِشَسته بود آقا
بلندمَرتبه شاهی ز صَدرِ زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش، بر زمین افتاد
(تشنه جنگیدی، تشنه جون دادی) ۲
سَرِ پیری به چه روزی آخر افتادی
مَسخَرَت کردند، اَهلِ آبادی
سَرِ پیری به چه روزی آخر افتادی
گودال بود و جنجال بود و
لبتشنهای در گوشهی گودال بود و
گودال بود و پامال بود و
بدنت زیر سُمِ اَسباشون پامال بود و
حسین، حسین...
همه رفتند ولی شِمر که دست نمیکشه) ۲
(زینب رسید و گفت
مادر بیا ببین دیگه نَفَس نمیکشه) ۲
تاختَند، اونا که مُلکِ رِی و باختند
بَدجوری باهم دیگه ساختند
تورو توی گودی انداختند
(زیر و رو شدی، پُشت و رو شدی) ۲
چجوری با مادرت رو به رو شدی؟
بی هوا زدن، با عَصا زدند
(جلو خواهرِ تو با کَفِ پا زدند) ۲
اِیوای اَباعبدللّٰه، اِیوای اَباعبدللّٰه...
(بارونِ نِیزه بود
یه مسلمون برا آبدادنِ اصغرش نبود) ۲
لبتشنه کشتنش
وسطِ روضه ولی آسمونا شدند کَبود
(بُردند، توی مَجلسی که مِی خوردند) ۲
دستهگلهای تو پَژمُردند
خیلی زینبت رو آزردند
(بُردند آبرو، پس کجاست عمو؟) ۲
که ببینه ما شدیم با کی رو به رو
چشممون زدند، بیاَمون زدند
(چرا دیگه تورو با، خِیزَرون زدند) ۲
****
اِنگار اومد بَر، قلبِ من فُرود
خنجری که سرت رو از پیکرت رُبود
جلو چشمِ، مادرت بُرید
رَحمی به حالِ زارِ زینب نکرده بود
(رگهاتو میبوسم) ۲
تورو خدا دست و پا نزن
نذار که ببینه
اینقده مادرو صدا نزن
میگن یکی برات یه کاسه آب آورده
(اِی مادرمُرده) ۲
خودت بگو کی پیرهنِ کُهنَت رو بُرده
(اِی مادرمُرده) ۲
کوتاه نیومد
گفتم باهات راه میاد راه نیومد
بیچشم و رو بود
اونی که با خواهرت رو به رو بود
غروبِ جمعه بعدِ عاشورا، دلگیر شد
دنیا دلگیر شد
تا وقتی شِمر سَرو بُرید، دنیا دلگیر شد
(زهرا دلگیر شد) ۲
من تاب ندارم
تو تِشنَته من ولی آب ندارم
اوضاعت به هم ریخت
شِمر دست تو موت کرد و موهات به هم ریخت
مَرکَبا سیراب بودن اما، هنوز تشنه بودی
(سه روز تشنه بودی) ۲
خسته بود آقا
تازه روی مَرکَبش نِشَسته بود آقا
بلندمَرتبه شاهی ز صَدرِ زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش، بر زمین افتاد
(تشنه جنگیدی، تشنه جون دادی) ۲
سَرِ پیری به چه روزی آخر افتادی
مَسخَرَت کردند، اَهلِ آبادی
سَرِ پیری به چه روزی آخر افتادی
گودال بود و جنجال بود و
لبتشنهای در گوشهی گودال بود و
گودال بود و پامال بود و
بدنت زیر سُمِ اَسباشون پامال بود و
حسین، حسین...
نظرات
نظری وجود ندارد !