پای قولی که دادی

پای قولی که دادی

[ حاج محمود کریمی ]
پای قولی که دادی
قبل از رفتن به طفلان

حالا داری کنارم
(به سختی می‌کنی جان)2

دلواپس منی که
جانم رسیده بر لب

امّا خبر نداری
(از حال و روز زینب)2

(ماه دیده دریده، من با قدّ خمیده)2
رفتی تا قلب خیمه، باد خزان وزیده

(تسلّایی بر این داغ
دیگر اثر ندارد)2

حتّی اگر که باران
(از آسمان ببارد)2

(پناه ما تو هستی
آب و عطش بهانه‌ست)2

دریای خشم چشمت
(امید کودکان است)2

پناه دخترانم، آتش زدی به جانم
بی‌تو، خمیده خود را به خیمه می‌کشانم

داغت کشد زبانه
از قلب پرشرارم

زینب باور ندارد 
(دیگر تورا ندارم)2

چشمان غرق خون
گرفته بوی مادر

خداحافظ علمدار
(خداحافظ برادر)2

زخمی و پر شکسته؛ فرق قمر شکسته
تا خیمه این خبر را بردم، کمر شکسته

با اینکه مشک را تا
آخر رها نکردی

می‌خواهی از خجالت
(به خیمه برنگردی)2

تمام خیمه غرق است
در آیه‌های زلزال

کارم بی‌تو تمام است
(رسیده وقت گودال)2

تیغ سر مراهم، داغت کرده فراهم
حسّ می‌کنم از الآن، میان قتلگاهم

نظرات

عالی