
وَ اِذا زُلزِلتِ الارضُ زِلزالها داره میلرزه سر تا سر کربلا الفرار الفرار، یکی صدا میزنه این ابالفضلهها کسی به جنگ تن به تن نرهها یک نفره حریف لشکرهها گرد و غبار دورشو میبینید عباسه، شیر حیدرهها قدرتو ببین، قامتو ببین تو جنگ ابالفضل، قیامتو ببین حتی یه نگاه ننداخت به آب، غیرتو ببین هذا ابنُ الحیدر الکَرّار... (ترکی)
یه یاابلفضل بگوببین چهامیکنهعالیه