(همین و کم دارم تو رو درهم ببینمت نیزه امون نداد به تو ی کم ببینمت داغ تو کاری کرد باهام که خم ببینمت)2 قطعه به قطعهای باید علی بشی کنار هم میچینمت شاید علی بشی آئینه نبی نیزه با تو چه کرد (آئینه شکستنی تره یا دل پیرمرد)2 شباهتی داشت داغت به برگای پائیزی دیدم که از روی اسب داری زمین میریزی (واویلتا واویلا) (قدر ی دشت علی دارم عبای من کمه)2 چرخیده پیکرت بابا تو دستای همه (بخدا که داغ جوون سنگین ترین غمه)2 کسی نبود بگه دلش رو غصه کند به اشک اون که داغ دیده بلند بلند نخند تشیع پیکرت اوج مصیبته (ی چشم من به تو ی چشم من به عمهاته)2 (بخاطر من یا تو به میدون اومد عمه)2 ی کاری با تو کردن لطمه برات زد عمه (واویلتا واویلا) تو رو به خیمه با این شانه خم آوردم (تو را به دست خودم هی کم کم آوردم)2 برای خواهرکانت کمی لباس تو را (برای گیسوی خود خاک عالم آوردم)2 (صدای گریه من تا مزار لیلا رفت)2 (برای مادر تو آیه غم آوردم)2 هر آنچه رنگ تو را داشت ای حنای حرم هر آنچه بوی تو میداد آن هم آوردم تو را من از بغلم پاره پاره میچینم (خدای من پسرم را چه درهم آوردم)2