همسایه نگو بگو سایه سرم

همسایه نگو بگو سایه سرم

[ حسن عطایی ]
هم سایه نگو، بگو سایه سرم
هم سایه نگو، بگو تنها سرورم

سرتو بالا بگیر
بگو از بچگی من فقط گدای این درم

صبح به صبح که گنبدت رو می‌بینم 
آروم می‌شم

دلم از غصه خالی می‌شه 
عجب حالی می‌شه، آره عالی می‌شه 

سر سال اگه بیام تو حرمت
اون سال عجب سالی می‌شه، آره عالی می‌شه

عالی تر از اینم مگه داریم که حرم کنار ماست
جای کربلا شبای جمعه تو حرم قرار ماست

تو حرم که می‌ری همه اهل بیت رو یکجا می‌بینی
چون فرموده حضرت صادق که این حرم مزار ماست

خانم جان، معصومه ۳

یه حرم نگو، بگو چارده تا حرم
نگو حرم می‌رم، بگو کربلا می‌رم

وقتی تا حرم می‌ری
بگو من می‌‌رم به پابوسی زهرا مادرم

کی می‌گه مادر ما بی حرمه
وقتی تو قم داره یه حرم خیلی زیبا شبیه یه رویا
فراتر از دنیا

شنیدم وقتی اومد روی زمین گفتن همه اومد زهرا
فراتر از دنیا

از دنیا فراتر اینه که خانم ما کرم
نه تو قلب ایرانی، تو قلب همه عَلَم داره

مردم همگی به هم دیگه تو حرم اینو میگن
غصه نخورید که فاطمه تو شهر قم حرم داره

نظرات