نگفتی من دل‌دارم رفتی

نگفتی من دل‌دارم رفتی

[ محسن عرب‌ خالقی ]
نگفتی من دل‌دارم، رفتی
نگفتی دختر داری، رفتی

بدون این‌که بارِ غم رو
از رو دلم برداری رفتی

حالا من بدون تو کجا برم؟
حالا من بدون تو چیکار کنم؟

اینقدر گریه می‌کنم که نیمه‌شب
از خواب ناز سرِ تو بیدار کنم

آی، آی، آی، دلم بابا
*****
دلم شور می‌زد مبادا نیایی
مگر شب سحر می‌شود تا نیایی

دروغ است این برنمی‌آید از تو
بیایی و ویرانه‌ی ما نیایی

بگو خواهم آمد که امکان ندارد
بگویی که می‌آیم امّا نیایی

مگر می‌شود من در آتش بسوزم
تو امّا برای تماشا نیایی
*****
بابایی، به جز سنگ توو صحرا بالش ندارم بابایی
به جز سیلی دست نوازش ندارم
به جز مردنم دیگه خواهش ندارم

بابایی ببین گریه بغض گلومو گرفته بابایی
همونی که از ما عمومو گرفته بابایی
با آتیش بلندیِ مومو گرفته...

نظرات