نگاه کن کتاب خدا رو که صفحه به صفحه علیه

نگاه کن کتاب خدا رو که صفحه به صفحه علیه

[ حسن عطایی ]
نگاه کتاب خدا رو که صفحه به صفحه علیه
هزار جنگ اگر که به پا شه هزار هیچ به نفع علیه

سر می‌زنه، معرکه رو محشری می‌کنه
سر می‌زنه، به یتیما پدری می‌کنه 
سر می‌زنه، مثل خورشید دلبری می‌کنه 

با تو که باشم تا ابد خوشحالم
با تو سر میشه روز و ماه و سالم
دلخوش از آن‌که روز محشر هستی
مُهر تایید همه‌ی اعمالم

امیر دو عالم علیه، همیشه پناهم علیه
خدا نیست ولی به خدا که، خدای مجسّم علیه

کلّ عالم قطعا مظروف ظرف علیه
تنها عشقه که عاشقیش می‌صرفه علیه
تو آسمونا بعد از خدا حرفِ علیه

نائب حقِ احمد مختاره 
قبله‌ی عالم کعبه‌ی سیّاره
من شنیدم که حضرت حق می‌گفت 
بیتِ من بیت حیدر کرّاره

خدا تا خدای علیه، دو عالم گدای علیه
و هر لحظه مرکزِ دنیا، درست جای پای علیه

جنگاوران جنگاوری ندیدن مانندش 
تا می‌بنده ذوالفقارو روی کمربندش
دشمن از ترس خشک میشه 
روی لب‌هاش لبخندش

ضربه‌‌ی تیغش غرّش طوفانه
ثمر عشقش لولوء و مرجانه
علی میزان حق و باطل باشه
جنگِ با حیدر جنگ با قرآنه

نظرات