نمیدونی چند بار
3216
26
- ذاکر: حاج محمدرضا طاهری
- سبک: زمینه
- موضوع: حضرت رقیه (س)
- مناسبت: شب سوم محرم
- سال: 1401
نمیدونی چند بار
مُردم از بغضی که توی گلوم بوده
نمیدونی چند بار
برگشتم از مرگی که روبروم بوده
نمیدونی چند بار
اشک ما رو خندهی دشمنها درآورده
نمیدونی چند بار
عمه من رو از زیرِ دست و پا درآورده
آه بابا
عمرِ دخترت شده کوتاه
بابا
زدند منو قربهً إلی الله
آه بابا...
از کجا بگم؟
از وقتی که تو رفتی
از کجا بگم؟
از وقتی که عموم رفت
از کجا بگم؟
از وقتی که بلندیِ موم رفت
آه بابا...
نمیدونی چند بار
پای نیزه چشم من به سرت افتاد
نمیدونی چند بار
با سیلی از روی ناقه دخترت افتاد
نمیدونی چند بار
عمه بخاطم جلو دشمنها وایساده
نمیدونی چند بار
شمر به جون من و اهل حرم افتاده
ای بابا
دیدم افتادی با سنگ از نِی
ای بابا
دیدم تو را زدند تو بزم مِی
از کجا بگم؟
از وقتی تو رو چوب زد
از کجا بگم؟
از وقتی منو خوب زد
از کجا بگم؟
از وقتی عمهمو تا غروب زد
آه بابا...
مُردم از بغضی که توی گلوم بوده
نمیدونی چند بار
برگشتم از مرگی که روبروم بوده
نمیدونی چند بار
اشک ما رو خندهی دشمنها درآورده
نمیدونی چند بار
عمه من رو از زیرِ دست و پا درآورده
آه بابا
عمرِ دخترت شده کوتاه
بابا
زدند منو قربهً إلی الله
آه بابا...
از کجا بگم؟
از وقتی که تو رفتی
از کجا بگم؟
از وقتی که عموم رفت
از کجا بگم؟
از وقتی که بلندیِ موم رفت
آه بابا...
نمیدونی چند بار
پای نیزه چشم من به سرت افتاد
نمیدونی چند بار
با سیلی از روی ناقه دخترت افتاد
نمیدونی چند بار
عمه بخاطم جلو دشمنها وایساده
نمیدونی چند بار
شمر به جون من و اهل حرم افتاده
ای بابا
دیدم افتادی با سنگ از نِی
ای بابا
دیدم تو را زدند تو بزم مِی
از کجا بگم؟
از وقتی تو رو چوب زد
از کجا بگم؟
از وقتی منو خوب زد
از کجا بگم؟
از وقتی عمهمو تا غروب زد
آه بابا...
نظرات
نظری وجود ندارد !