سجاد محمدی

نقاب

51964
1455
تو که نقاب می‌بندی
دو صد حکایت دارد

فقط همان چشمانت نماز وحشت دارد
دشمن جلو آمد و نگاهش کردی

یک پلک زدی، خلع سلاحش کردی
اون که یل شامی عرب بود چه شد

این گونه حقیر رو سیاهش کردی
جانم به تو ای سقا

با لشکری از اعدا می‌جنگیدی
حرس همه از شامه

لعنت به امان نامه
بستی به سر امامه می‌جنگیدی

(ای قمر بنی هاشم ابوفاضل)2
زمانه در تزویر و تو از خطر میگفتی

به روی بام کعبه انا القمر میگفتی
گفتی که فلک دور حرم می‌گردد

دور اصحاب کرم می‌گردد
این خانه که مشغول طواش هستی

گرد پدرو برادرم می‌گردد
یاعلی، شمشیر نگاهت رعد

خوندی رجز تو بعد
عمر پسر سعد کم کردی

سرداری خوش منسب
همچون قمری در شب

دور حرم زینب میگردی
(ای قمر بنی هاشم ابوفاضل)2

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش