(میخانه دگر، جای منِ بی سروپا نیست)۲ بگذار به پشتِ درِ میخانه بمیرم (سفره تا باز شود، زود گدا میآید)۲ مثل هر بار، به دنبال عطا میآید آمد از عرش، نوایی که بیایید همه راه گم کرده، به دنبال صدا میآید همه سرمایهی یک سالهی خود باختهام بندهی باختهی، بی سرو پا میمانم یک نفرنیست بگوید که میان پاکان این گنهکار زمین خورده، کجا می اید آن کسی که همه جا رفته و طردش کردند تا تعارف بزنیَش که بیا میآید به من و کاسهی خالی، تمنا کردن به تو و دست کریم تو، سخا می اید هر دلی میشکند، خانه ی تو میگردد دل که از غیر تهی گشت، خدا میآید