میره دلیل عشقی سرباز پیر عشقی عمری اسیر عشقی یا مسلم، سفیر عشقی کوفه چه کرده با تو، بارونیه چشاتو شده بسته دست و پاتو پر از غم حال و هوای تو بین کوفه بی نصیب و تنهای تو اسير جور اعدی نیمه شبها فکر داغ آقایی اسیر غمهای، دو دیده دریایی تو فکر اطفال عزیزِ زهرایی تو با اشک دو عین خواندی شور و شی صل الله علی ابیعبدالله حسین( ۴) قل الله بگو نصر من الله بگو (۴) ای جانم(۴) حسین(۲) جان دو عالم بود جان فدای حسین جنت اهل ولا کربلایی حسین هی جانم(۲) حسین جانم(۲) گر به عزاخانهاش میروی آهسته رو بال ملایک بود، فرش عزای حسین ای که به عشقت اسیر خیل بنی ادمند با خبران غمت بی خبران عالمند خنده کنان میرود، روز جزا در بهشت هرکه به دنیا کند، گریه برای حسین هی جانم(۲) حسین جانم (۲)