
مگر گناه تو چه بوده؟ که ماهِ روی تو کبوده مرگ من از فشار در و دیوار خانه نیست این غصّه میکُشد که غریب است شوهرم شبهای درد و نافله و بیقراریام چشمِ خداست شاهد شبزندهداریام گاهی میان گریه که از هوش میروم اشکِ علیست شاهد شبزندهداریام چندیست نان نپخته و کاری نکردهام شرمندهی کنیزم از این خانهداریام برگ و بَری ندارم اگرچه بهاریام پیریِ زودرس به سراغ من آمده همسایهها به مرگ من انگار راضیاند اصلا دلگیر از این محلّه و این همجواریام زخمم به یک اشاره دهن باز میکند شب تا سحر مراقب این زخم کاریام قرآن حریف آتش، آتش حریف سورهی قرآن نمیشود من کوثرم که در دل تاریخ جاریام من رهبرم علیست که حق در مدارِ اوست شکر خدا شهید ولایتمداریام شرمندهام حمایت من بینتیجه ماند