
من ذوالفقارم مولا از این غربت گله داره من ذوالفقارم مثل قاب خالی رو دیوارم اون روز که باید میومدم به کار منو گذاشتی کنار بعد از این دیگه کسی به من نگه لا سیف اِلّا ذوالفقار برام سنگینه ببینم یکی دستتو میبنده غلاف مغیره به من میخنده آه، مولا مولا، مولا مولا...