من با چشمای گریونم پیش امام حسن مهمونم برای غربتش میخونم از اون روزی که به خاطر دارم دارم کَرَم تو رو میبینم آقا به دل منم افتاده یه روز حرم تو رو میبینم (جانم حسن منم و روضهی صبر تو آقای من فدای غربتِ قبر تو)(۴) حسن خواهرش براش گریونه غریب این امام تو خونه مدینه رازشو میدونه نرو نرو که دلا خون میشه نرو نرو که حسین میمیره نذار ببینه چشای زینب تنت هدف هزارتا تیره بال و پرت میسوزه با دل خواهرت خونِ دلش برای لحظهی آخرت (جانم حسن منم و روضهی صبر تو آقای من فدای غربتِ قبر تو)(۴) حسن رفتنش براش تسکینه رو دلشون غمِ سنگینه کابوس کوچه رو میبینه یه روز که میون کوچه قاتل آتیش به دل همه عالم زد داره نفس امام میلرزه آخه یادشه چقدر محکم زد اشکای تو رفیق لحظهی آخره پس قاتلت صورت نیلیِ مادره (جانم حسن منم و روضهی صبر تو آقای من فدای غربتِ قبر تو)(۴) حسن