آه عبدالله، من اگه یه سال و نیم دَووم آوُردم

آه عبدالله، من اگه یه سال و نیم دَووم آوُردم

[ امیر کرمانشاهی ]
آه عبدالله
من اگه یه سال و نیم دَووم آوُردم
آه عبدالله
غصّه خوردم چرا تا الآن نمُردم

(شنیدن یه حَرفه، دیدن یه حَرفه) ۲
هم شنیدم بَد و بی‌راه
هم می‌دیدم که توی مسیر کوتاه
نوه‌های رسولَ اللّه‌و

((پابرهنه راه بُردن
از وسط مَردا بُردن) ۲
مخدّراتو تُو بازار
بین یهودی‌ها بُردن) ۲

آه آه آه، یا زینب...

*****

(آه، می‌کِشم آه) ۲
چشم ازَش حتّی یه لحظه بَرنداشتم
آه، می‌کِشم آه
من امانتی‌تو آخر جا گذاشتم

(سه‌ساله‌ت کتک خورد، ولی کم نیاوُرد) ۲
با همون گریه‌ی ممتد
یه‌تنه شامو بهم زد
امّا تا سرِ تو اومد

(خودشو می‌زد و می‌گفت
کی موهاتو سوزونده؟) ۲
این یزیدِ نامسلمون
ردِ چوبِش جا مونده

آه آه آه، یا زینب...

نظرات