من از لبت شنیدم تا اسم کربلا را

من از لبت شنیدم تا اسم کربلا را

[ حاج محمود کریمی ]
من از لبت شنیدم تا اسم کربلا را ...
دادند دست روحم، درد و غم و بلا را ...
مانند تو ز من هم، پوشیده نیست اسرار ...
می‌بینم ابتدا را؛ می‌خوانم انتها را ...
روز ده محرّم، روز قرارتان بود ...
تو زود آمدی تا راضی‌کنی خدا را ...
گفتند میهمانید امّا چه میهمانی؟
فعلا که تا به امروز، با ما نشد مدارا ...
در ابتدا که یا ربّ، مهمان نیزه‌هاییم ...
ختم به خیر فرما، پایان ماجرا را ...
اول سلام ما به رخ انورت حسین ...
دوم سلام ما به تن بی سرت حسین ...
سوم سلام ما به علمدار کربلا ...
چهارم سلام ما به علی اکبرت حسین ...

نظرات