منّت به سرَم بذار

منّت به سرَم بذار

[ علی اکبر حائری ]
منّت به سرَم بذار، به کویر سَر بزن بارون
منّت به سرَم بذار، یه شبم بیا روضه‌مون
منّت به سرَم بذار، اشک چشممو ببین
از وقتی می‌گم حسین، آرامشمو ببین

آرامشم حسین
مگه می‌شه که حسین بگم و سیر بشم حسین
آرامشم حسین
تو فقط بخند خودم غمتو می‌کِشم حسین

یا کهفَ‌الوَراء، آقام ای آقام...

*****

ای چاره‌ی بی‌چاره‌ها، ای سقفِ بالاسَر آواره‌ها
تو کعبه‌ی سیّاری و دورت می‌گردن آقا سیاره‌ها

بد دردیه، بی‌کسی بد دردیه
دنیای بی‌حسین همه‌ش نامَردیه
به هر کسی رفته برید بگید آقا
چشم‌انتظار روزی که برگردیه

دلت می‌سوزه واسه گریه‌هام حسین
تنهام حسین، آقام حسین، دنیام حسین
صِدام بزن که بغضِ بی‌صِدام حسین
تنهام حسین، آقام حسین، دنیام حسین

*****

بی‌تو خوشی ننگ شده، ننگ شده، ننگ شده
دلم برات تنگ شده، تنگ شده، تنگ شده

من دلم تنگ شده برات
به هر کی می‌گم، می‌گه، بگو به آقات
خب دلم تنگ شده برات
من هم صِدام کن از دور، قربونِ چِشات

نظرات