مقتل

مقتل

[ امین قدیم ]
مقتل کشته ما رو
میگن آتیش زدن چوب نیزه‌ها رو

آتیشه حسینم
کاش بمیرم آخر من پیش حسینم

آی اباعبدالله وای اباعبدالله
لب تشنه کشتنت، آی اباعبدالله

سوخته لبات از تشنگی، عزیزم عزیزم عزیزم
مظلوم بودی از بچگی، عزیزم عزیزم عزیزم

بردن پیرهنت رو
قتلگاه تاریکه گم کردم تنت رو
دستامو بریدن
نیزه‌ها رو از تنت بیرون می‌کشیدم

دنبالت بگردم
من چقدر باید تو گودالت بگردم
زخم تو عمیق بود
آخرین نشون تو اون سنگ عقیق بود

آی اباعبدالله وای اباعبدالله
لب تشنه کشتنت، آی اباعبدالله

نظرات