محاسن تو غرق خونه
1395
12
- ذاکر: ایمان کیوانی
- سبک: شور
- موضوع: عصر عاشورا - قتلگاه
- مناسبت: شب دهم محرم
- سال: 1402
(محاسن تو غرق خونه)۲
چجوری کشتنت بمونه
میگن امام رضا میدونه
آب ندادنت بمونه
روضهی پیرهنت بمونه
(غارت شد سرت بمونه) ۲
(میخونه خواهرت، نشناختمت) ۲
به جون مادرت، نشناختمت
چی اومده سرت، نشناختمت
جنگو به خیمهها کشوندن
خیمهی زینبو سوزوندن
فاتحهی حرم رو خوندن
از این حرم یه عده زن بود
از تو فقط یه پاره تن بود
تن تو بیغسل و کفن بود
مقطعه تنت، نشناختمت
چجوری کشتنت، نشناختمت
گم شده پیرهنت، نشناختمت
(آخرش انگشترو بردن) ۲
تنو گذاشتن سرو بردن
سر علی اکبرو بردن
کتک زدن رقیه جانو
ببین نگاه نگرانو
خدا نبخشه ساربانو
کشتهی کربلا، نشناختمت
بی سر و بی ردا، نشناختمت
به زیر نیزهها، نشناختمت
نیزه رو تو تنت شکوندن
(تو را با سر نیزه کشوندن
آب به لبهات نرسوندن) ۲
برگردوندنت به پشتو
موتو گرفت توی مشتو
هزار دفعه تو رو کشتو
از سر قتلگاه، نشناختمت
تشنۀ بی گناه، نشناختمت
زخمی بی پناه، نشناختمت
ایوای، ایوای، حسین ایوای...
قتلگاه غوغا شد خیمهها غوغا شد
پای دشمن به خیامت وا شد
(سر روی نیها رفت خواهرت تنها رفت)۲
(بعد کشتن تو معجرها رفت) ۲
(این حرومیها با کینه اینجوری
نیزه میکوبن آقا تو بدنت) ۲
مگه قتلگاه زمین بازیه
که میتازن اسبا رو بدنت
کاری با جسم تو کردند که دیگه
حق بده که خواهرت نشناستت
یا عباس کجایی ای امیر لشکرم
(یا عباس برس به داد زنهای حرم) ۳
به گودال افتاده چه بیحال افتاده
سر عشق زینب به جنجال افتاده
زدن با پا ضربه به پهلو با ضربه
سرت رو بردن با دوازده تا ضربه
(دویدم و رسیدمو)۳
یه جای سالم به تنت ندیدمو
ناله فقط کشیدمو
خب بذارید بغل کنم شهیدمو
(خیمه رو تا گودال همش دویدم، بریدم)۲
نیزه رو بیرون از تنت کشیدم، بریدم
هرچی غمه توی دلم میریزم عزیزم
(ربابو میبینم بهم میریزم عزیزم) ۲
چجوری کشتنت بمونه
میگن امام رضا میدونه
آب ندادنت بمونه
روضهی پیرهنت بمونه
(غارت شد سرت بمونه) ۲
(میخونه خواهرت، نشناختمت) ۲
به جون مادرت، نشناختمت
چی اومده سرت، نشناختمت
جنگو به خیمهها کشوندن
خیمهی زینبو سوزوندن
فاتحهی حرم رو خوندن
از این حرم یه عده زن بود
از تو فقط یه پاره تن بود
تن تو بیغسل و کفن بود
مقطعه تنت، نشناختمت
چجوری کشتنت، نشناختمت
گم شده پیرهنت، نشناختمت
(آخرش انگشترو بردن) ۲
تنو گذاشتن سرو بردن
سر علی اکبرو بردن
کتک زدن رقیه جانو
ببین نگاه نگرانو
خدا نبخشه ساربانو
کشتهی کربلا، نشناختمت
بی سر و بی ردا، نشناختمت
به زیر نیزهها، نشناختمت
نیزه رو تو تنت شکوندن
(تو را با سر نیزه کشوندن
آب به لبهات نرسوندن) ۲
برگردوندنت به پشتو
موتو گرفت توی مشتو
هزار دفعه تو رو کشتو
از سر قتلگاه، نشناختمت
تشنۀ بی گناه، نشناختمت
زخمی بی پناه، نشناختمت
ایوای، ایوای، حسین ایوای...
قتلگاه غوغا شد خیمهها غوغا شد
پای دشمن به خیامت وا شد
(سر روی نیها رفت خواهرت تنها رفت)۲
(بعد کشتن تو معجرها رفت) ۲
(این حرومیها با کینه اینجوری
نیزه میکوبن آقا تو بدنت) ۲
مگه قتلگاه زمین بازیه
که میتازن اسبا رو بدنت
کاری با جسم تو کردند که دیگه
حق بده که خواهرت نشناستت
یا عباس کجایی ای امیر لشکرم
(یا عباس برس به داد زنهای حرم) ۳
به گودال افتاده چه بیحال افتاده
سر عشق زینب به جنجال افتاده
زدن با پا ضربه به پهلو با ضربه
سرت رو بردن با دوازده تا ضربه
(دویدم و رسیدمو)۳
یه جای سالم به تنت ندیدمو
ناله فقط کشیدمو
خب بذارید بغل کنم شهیدمو
(خیمه رو تا گودال همش دویدم، بریدم)۲
نیزه رو بیرون از تنت کشیدم، بریدم
هرچی غمه توی دلم میریزم عزیزم
(ربابو میبینم بهم میریزم عزیزم) ۲
نظرات
نظری وجود ندارد !