محمدرضا بذری

مث آدمی که هیشکیو نداره

8547
140
مثلِ آدمی که هیشکیو نداره
تورو بُردمت شبونه از تو خونه

همه‌ی خاطره‌هامو خاک کردم
خداحافظ زندگیِ عاشقونه

باور نمی‌کنم
خونابه می‌شستم اون شب از رو پیرهنت

باور نمی‌کنم
این تو بودی که این همه آب شده تنت
باور نمی‌کنم

باور نمی‌کنم
تو یاسِ خونم بودی و از ریشه چیدنت

باور نمی‌کنم
من با همین دست، ریختم خاکو روی تنت
باور نمی‌کنم

شَبیهِ تو روز و شب گریه می‌کنم
(از این به بعد با زینب گریه می‌کنم) ۲

تورو از دستت دادم توی یه لحظه
دیگه هیچی واسه‌ی من نمی‌اَرزه

کجا رفت اون علیِ فاتحِ خِیبر
پاشو نیستی داره زانوهام می‌لرزه

باور نمی‌کنم
چندروزه که حسن دیگه غذا نمی‌خوره

باور نمی‌کنم
دَر یجوری کَنده شده که جا نمی‌خوره
باور نمی‌کنم

باور نمی‌کنم
همسایه‌ها هم واسه تسلیّت نیومدن

باور نمی‌کنم
مُغیره و قُنفُذ تورا دوتایی می‌زدن
باور‌نمی‌کنم

شَبیهِ تو، زهرایی گریه می‌کنم
(سَرَم به چاه، تنهایی گریه می‌کنم) ۲

شَبیهِ تو روز و شب گریه می‌کنم
(از این به بعد با زینب گریه می‌کنم) ۲

تو که نیستی یه گوشه اُفتاده زینب
با چه سختی روی پاش وایساده زینب

می‌بینه تو روزِ عاشورا بلا رو
خدا اون روز برسه به دادِ زینب

باور‌ نمی‌کنه
وقتی می‌بینه نِیزه‌ها رو تو تَنِ حسین

باور نمی‌کنه
بوریا میشه وقتی جای کَفَنِ حسین
باور نمی‌کنه

باور نمی‌کنه
دست می‌زنه رو دست میگه این چه بَساطیه

باور نمی‌کنه
ما پیشِ دریاییم و توی خِیمه قَحطیه
باور‌ نمی‌کنه

تا شمرو که می‌بینه گریه می‌کنه
(بالای تَلّ می‌شینه گریه می‌کنه) ۲

(یازهرا، یازهرا) ۳

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش