ما در این درگاه دنبال مقامی نیستیم

ما در این درگاه دنبال مقامی نیستیم

[ محمد امینی ]
ما در این درگاه دنبال مقامی نیستیم
ما پی چیزی به غیر از این غلامی نیستیم

با تو ما را می‌شناسند، ای کریم مهربان
بی تو ما نزد کسی اصلاً گرامی نیستیم

از ازل مُهر غلامی علی بر ما زدند
 ما به جز نام علی دنبال نامی نیستیم

این دهه یاد لبت ما آب کمتر خورده‌ایم
این دهه ناآشنا با تشنه کامی نیستیم

عاقبت از روضه‌ی روز دهم دق می‌کنیم
در رفاقت با تو اهل بی مرامی نیستیم

حسین وااااای 

به شب اول قبرم نکنم وحشت حسین 
چون در آن لحظه است که حسین مهمان من است

ای قد کمان

یا زهرا

شیشه عمر پدر خرد شدی در نظرم
سر پیری که به چه بلایی آمد به سرم

خواستم پر بکشم سمت تو، خوردم به زمین
طرز در هم شدنت، چیدن بال و پرت

لخت خون، خواهشاً از حنجره‌اش دست بکش
تا اگر شد فقط این بار بگوید پدرم

علی، شمر با هر علی گفتن من می‌خندد

پسرم ای پسرم(۲)

تا به حالا نشده پیش پدر پا نشوی
حیف باشد دم آخر نکنی مفتخرم

نیزه مسمار شد و چنگ به پهلوی تو زد علی
داغ زهرای تو شعله زد بر جگرم

تیغ‌ها ریخت پا بردارید، بگذارید او را از مهلکه ببرم
می‌شمارم همه اعضای تو رو  بازهم کم است

ناله‌ی مانده از تو جا خودم بی خبر
آنقدر بند بندوا شده است
 می‌شود در دل  قنداق تو را برد حرم

کار تشیع تو یک روز زمان‌ می‌خواهد 
همه از خیمه بیاید من یک نفرم

حسین

تا چشمم کار می‌کنه، نیزه، نیزه می‌بینم 

یکی ته گودال لباس تو پرت کرد
شلوغی خیمه حواستو پرت کرد

آقا

نظرات