دلخوشیِ هر بچه مادرشه علتِ اشکایِ چِشَم ماتمشه که زدن تو کوچهها مادرمو (چیزی که سخته برا من باورشه)۲ سر سفرهیِ شما مهمونم از لطف و عنایتت ممنونم عشقِ تو جاریه تویِ خونم یادِ گذشتهها برات (میخونم)۲ باغِ سبزِ آرزویم شد خزانی (مادرم جان داده در سنِ جوانی)۲ بشکند دستی که بر زخمم نمک زد (مادرِ مظلومهیِ ما را کتک زد)۲ «این صفایِ سینههامان از صفایِ فاطمه است هرچه داریم و نداریم از عطایِ فاطمه است» یا زهرا مدد یا زهرا ... ***** دیدنِ این قصه کجا شنیدنش مادرمو چهل نفر میزدنش علی رو با دستایِ بسته میبرن (جایِ غلاف و لگده رو بدنش)۲ سر سفرهیِ شما مهمونم از لطف و عنایتت ممنونم عشقِ تو جاریه تویِ خونم یادِ گذشتهها برات (میخونم)۲ عاقبت شد سهمِ بانویِ مدینه (زخمِ پهلو، زخمِ بازو، زخمِ سینه)۲ او ز من پوشد کبودی تنش را (من تماشا میکنم جان دادنش را)۲
عالیی