لشکرم رو پاشیده تر از این نکن امیر لشکرم

لشکرم رو پاشیده تر از این نکن امیر لشکرم

[ ابوذر بیوکافی ]
لشکرم رو پاشیده تر از این نکن ، امیر لشکرم
بارِ غمو رو شونه‌هام سنگین نکن ، پاشو برادرم
خاطرمو بیشتر از این غمگین نکن ، امید آخرم

بعد تو بی‌پناه و بی‌سپاهه حسین
بعد تو نیزه میشه تکیه‌گاهِ حسین

بعد تو روضه با من آشنا‌تر میشه
بعد تو چشم دشمن بی‌حیا‌تر میشه

کس و کارم
پاشو بریم علمدارم
پاشو بریم تو این صحرا
دیگه فقط تو رو دارم

کس و کارم ، پاشو بریم علمدارم ... 

پاشو علم رو بردار از روی زمین ، امیر لشکرم
مدد بگیر از ذکر یا ام البنین ، پاشو برادرم
دارند می‌رند به سمت خیمه‌ها ببین ، امید آخرم

بعد تو غصه‌ی من غصه‌ی معجره
بعد تو لاله‌ی گوش همه پَرپَره

بعد تو پای دشمن به حرم وا میشه
بعد تو روسریِ دخترم آتیشه

حرم تنهاست ، پاشو بریم
دلم غوغاست ، پاشو بریم
می‌دونم که سخته ولی
پاشو عباس

کس و کارم ، پاشو بریم علمدارم ... 

تنها نزار منو تو این شلوغیا ، امیر لشکرم
ببین که زینب تو رو می‌زنه صدا ، پاشو برادرم
بدونِ تو چجور برم به خیمه‌ها ، امید آخرم

بعد تو هر چی که دارم به غارت میره
بعد تو خونواده‌ام به اسارت میره

بعد تو بچه‌هامو بی‌خبر می‌زنند
بعد تو خواهرامو با سپر می‌زنند

برادر جان
پاشو بریم همین الان
پاشو بریم نزار تنهام
پاشو بریم تو رو قرآن

کس و کارم ، پاشو بریم علمدارم ...

نظرات