قیام می کنم برسم شام کارو تمام می کنم

قیام می کنم برسم شام کارو تمام می کنم

[ حسین طاهری ]
(قیام می‌کنم، قیام می‌کنم
 برسم شام کارو تمام می‌کنم) 2

به شاه نجف سلام می‌کنم
(آبو به چشم عدو حرام می‌کنم) 2

من زینبم عقیده‌ی من آزادگی
من اسوه‌ی مقاومت و ایستادگی
شمشیر اگر دهند بجنگم به سادگی
با ذوالفقار نسبت من خانوادگی

عقیله منم، عقیله منم
به عالم شیده‌ی جلیله منم
به صوت علی تکلم کنم
(که الان حیدرِ این قبیله منم) 2

(قدم میزنم قدم می‌زنم
به نیابت عباس علم می‌زنم) 2

عجب صحنه‌ای رقم می‌زنم
تخت و کاخ یزیدو بهم می‌زنم

حق می‌دهم یزید که اینگونه تب کند
خب زن ندیده بود مبارز طلب کند
عباس اگر که نیست عدو را ادب کند
زینب که هست کار امیرِ عرب کند

علمدار منم علمدار منم
ابوفاضل اگر نیست سپهدار منم
من از کربلا شدم مرتضی 
(عقب ننشستم و یعنی کرار منم) 2

عقیله‌ی عرب و عجمم
آبروی دو جهان حرمم

نظرات

مهدیه اسمیمهدیه اسمی

عالی ترین

امیر علی گنجیامیر علی گنجی

احسنت

عالی

امیر مسعودامیر مسعود

قشنگه ماشاالله