
قربون این لبهات من دلم تنگ شده واسه بغلت، بابا کجاست دستات؟ خودم فدات میشم پس کجان این شامیا تا ببینن که اومدی پیشم؟ بابام اومد اونی که خبر داره از همهی دردام اومد مرهم زخما و تاولِ روی پاهام اومد گفته بودم که سفر رفته بیاید حالام اومد بابام اومد روی نیزه دنبال دخترکش تا شام اومد تا صدا زدم تُو این خرابه من تنهام اومد دیگه واسهی همیشه با عروسکهام اومد بابام اومد مَنِ الّذی أیتَمَنی، بابا بابا بابا... ***** آغوشتو میخوام دوست دارم یه بار دیگه با دست تو شونه بشه موهام یه ذرّه مو دارم نمیدونم چرا میخندن اینا میگم عمو دارم؟! سامون میدی میدونی به پای خستهی رقیّه جون میدی داری با چشمای گریون گوشامو نشون میدی من گرسنمه کجا بودی تو بوی نون میدی رگات بابا آخ صدام گرفته از بس که زدم صدات بابا من خوبم تو بگو چی اومد سر لبات بابا چرا سهم تو نشد یه قطره از فرات بابا مَنِ الّذی أیتَمَنی، بابا بابا بابا...