قرار نبود

قرار نبود

[ محمدحسین حدادیان ]
آشفته‌تر از بادم تو غربت دنیا
دلتنگ‌تر از غنچه بی‌رنگ‌تر از دریا

الآن یه سال‌ونیمه که حرم نیومدم
ولی فقط تو این یه سال تو رو صدا زدم

میشنوی صدامو؟ کی میشه ضریحتو بغل کنه چشامو؟
آرزومه آقا واکنم با آب سقاخونه روزه‌هامو
روبروی گنبد دم بگیره نوکر تو نوحه‌ی سلامو 

(سلام آقا سلام ای عزیز دلم)۳

دلگیرتر از هرروز تو حسرت فردا
جانسوزتر از آه و بارونی‌تر از ابرا

قرار نبود که بین ما بیفته فاصله
یه ذره تربتت برام شفای عاجله

حال و روزم اینه نوکرت شبانه روز تو فکر اربعینه
دم دمای افطار پخش مستقیم کربلارو که می‌بینه
میگه یا اباالفضل کربلا می‌خوام می‌دونی حاجتم همینه

(حرم می‌خوام خودت دعوتم کن بیام)

نظرات