فدای سلامت لبم غرق نامت

فدای سلامت لبم غرق نامت

[ مهدی رسولی ]
فدای سلامِت
لبم غرقِ نا‌مت 
بپرس از امامت
هنوزم غریبی 

سلام ای حبیبه
هنوزم عجیبه
امامت غریب
نداره طبیبی 

یعنی می‌شه ماه پشتم دوباره دربیای
پشت سر حیدر بیای
تو کوچه‌ها دورت بگردم 

یعنی می‌شه آه بگی که بازوت خوب شده
چند ساله پهلوت خوب شده 
چقدر به حالت گریه کردم 

من غریبم...

تو قدّت کمون شد
بهارت خزون شد 
چشات خیسِ خون شد
می‌گفتم علی چی؟

تو بازوت وَرَم کرد 
تو این شهر نامرد 
تو بودی و سردرد
می‌گفتم علی چی؟

می‌ذاری بگم اون کوچه رو بخشید علی
سی‌سال گذشت هنوز ولی 
من قُنفذو حلال نکردم

می‌ذاری بگم گذشتم از اون میخ در
ولی از اون لگد به در 
نگذشتم و لبریزِ دردم

چقدر غصّه خوردم
با این روضه مُردم
به کوفه سپردم 
غریبو بغل کن 

غریبو نرنجون
کی دیده که مهمون 
بشه غرقِ در خون
غریبو بغل کن

می‌دونی باید قربونی رو به قبله شه
شمر میگه رو به خیمه شه
این صحنه رو زینب ببینه 

می‌دونی باید زود دیگه راحتش کنن
نه اینکه غارتش کنن
یکی روی سینه بشینه

نظرات