غیر از تو هرچی دلدادگی بود از بچگی بود و از سادگی بود از بدبیاری، هرچی بگی بود بی تو مگه زندگی، زندگی بود لحظه به لحظه، عمر تباهم آلودگی بود و آلودگی بود حالا دلم از تو دَم میزنه شبها تو صحنت قدم میزنه جز تو به هر چی که فکر میکنم آرامشم رو به هم میزنه حالا که به تو دل دادم حسین حالا که دیگه به پات افتادم حسین از محضر تو جز تو نمیخوام هر چی که پسند توعه آمادم حسین حسین ای جانم ای جانم ای جانم... میدونی هیچوقت، دلسنگ نبودم همرنگ دنیای صد رنگ نبودم پیش تو میخوام، اقرار کنم که واست به جز مایهی ننگ نبودم اما خدایی، واسه ضریحت هیچوقت مثل حالا دلتنگ نبودم تو خواب میبینم که باز عازمم گریون با چاووش حاج ناظمم هر چی صلاح تو باشه قبول اما بدون من حرم لازمم هر چند تو را، آزردم حسین جز تو به کسی دلم رو نسپردم حسین دور از حرمت افسردم حسین صادقانه میگم: که کم آوردم حسین (حسین ای جانم ای جانم ای جانم)۳ به حرمت شاه نجف، سَیِّدی اَلعَفو سَیِّدی اَلعَفو، سَیِّدی اَلعَفو قول میدم قول شَرَف، سَیِّدی اَلعَفو سَیِّدی اَلعَفو، سَیِّدی اَلعَفو