عاشقی اگه بلد باشی

عاشقی اگه بلد باشی

[ سیدرضا نریمانی ]
عاشقی اگه بلد باشی
میدونی وقتشه، همین الان پاشی

دستتو بذاری رو سینه مودب
از همین فاصله با جون و دل امشب

بری وایسی زیرِ نورِ ماه
سلام بدی به ابی‌عبدالله

بخت درِ خونتو زد
حسین اومد، حسین اومد

نیمه‌ی ماهِ اسفند
حسین اومد، حسین اومد

بیار بالا دستاتو هلهله کن
همه‌ی ما رو می‌بینه حوصله کن
بگو صنم با من دل، یک دله کن

ای جانِ من حسین
جانانِ من حسین(۲)

نوکری اگه بلد باشی
میدونی وقتشه الان حرم باشی
چشاتو ببندی از غصه رهاشی
چشاتو وا کنی و شیش‌گوشه باشی

روبه‌رو گنبد زردِ شاه
سلام بدی به ابی‌عبدالله

واسه قلبای بی‌تاب
حسین اومد، حسین اومد

مژده آی نوکر، ارباب
حسین اومد، حسین اومد

گرفته عالمِ امکان شور و شعف
خدا به لولوء و مرجان داده صدف
عیدی بگیر امشب از شاهِ نجف

بین سائل‌ها اگه باشی می‌دونی
امشبو حاجت‌روا باشی می‌دونی

توی آسمون میده زهرا ولیمه
روزیِ امشبمون دستِ کریمه

با ملائک میشی تو همراه
سلام بدی به ابی‌‌عبدالله

میوه‌ی قلبِ حیدر
حسین اومد، حسین اومد

مجتبی شد برادر
حسین اومد، حسین اومد

نظرات