صدبار گفتم ولی باز نوبر است

صدبار گفتم ولی باز نوبر است

[ حاج مجتبی روشن روان ]
صدبار گفته‌اند ولی باز نوبر است
از هر زبان حدیث تو قندِ مُکَرَّر است
ماتشنه‌ایم و در کف تو جام کوثر است
هفت‌آسمان قلمروِ جولانِ حیدر است

بی‌ذکر یاعلی دَمِ خود را فرو مبر
نامِ خداست نامِ علی بی‌وضو مبر

ای شعر عاشقی نکن اینقدر بی‌هدف
از این طرف نَکِش دل ما را به آن طرف
این جاده می خورد به سماوات، لاتَخَف
حیّ علی الزیارة و حیّ علیَ النجف

ما ظلمتیم نورِ ازل تا ابد علی است
حیّ عَلی الفلاح، که خیر العمل علی است

هر شب که یاد کوی تو از خاطرم گذشت
تا صبح اشک شوق زِ چشمِ تَرَم گذشت
از آسمان ما چه زود اخترم گذشت
خاک نجف کجاست که آب از سرم گذشت

جان من از علی است مرا جان به کف ببر
ای شوقِ پابرهنه مرا تا نجف ببر

با جرعه‌ای‌ وجود گرفتیم از عَدَم
خوردیم تا شرابی از انگور این حرم
این است جام شیعه‌ی حیدر، نه جامِ جم
یا مظهرَ العجایب و یا کاشفَ النِغَم

بگذار تا زِ شارع مِی‌خانه بگذریم
از شارعُ الرسولِ تو مستانه بگذریم

هرشب فرشته‌ها سبد نور می‌برند 
گم می‌شوند و شعله از این طور می‌برند
شیرینی علی است که با شور می‌برند

غیر از در علی به دری رو نمی‌زنند
بیخود کنار نام تو زانو نمی‌زنند

ما را در این حرم جگر قیل و قال نیست
اربابِ حاجتیم و زبانِ سوال نیست
این جا غمی به دوش مُحبّان وبال نیست
در بارگاهِ قدس که جای ملال نیست

جایی که جارویش پر و بال فرشته است
موسی چقدر مشق عای جان نوشته است

سبحانَ مَن یُمیتُ ویُحیی، قیامت است
اینجا بدایتی است که تا بی‌نهایت است
در وادیُ السلامِ تو مردن، غنیمت است
یعنی شهیدِ عشقِ علی غرق رحمت است

کی می‌شود بیایی و شرمنده‌ام کنی
از جام مَن یَمُت یَرَنی زنده‌ام کنی

از این حرم که هست حریم ملائکه
آدم کجا رود که نیفتد به مهلکه
دنیای بی‌علی چه قدر بود مضحکه
شیعه علی نداشت بمیرد برای که؟

کار عَدَم زعشق به هستی کشیده شد
دنیا فقط برای علی آفریده شد


بعد از نجف تمام جهان سرزمین توست
حقا که آسمان و زمین در نگین توست
در سفره‌ها حکایتِ نانِ جوین توست
یاللعجب تعجب ما از همین توست

بی اعتنایی تو به دنیا که معرکه است
نعلین وصله دارِ تو تاج ملائکه است

هر چند در برابر تو سر، بلند نیست
هر سر که نیست خاکِ درت سربلند نیست
آن سر زیادی است که در این کمند نیست
ای اغنیا، گدای علی مستمند نیست

ای منکر علی تو و برهان بی‌اساس
قنبر شناس هم نشدی تا علی شناس

پای کَرَم شکسته‌ی دست کریم توست
دنیا همیشه بر سرِ خوان نعیم توست
نهج البلاغه رائحه‌ای از شمیم توست
سبحانَ مَن دَنی فَتَدَلّی، حریم توست

یعنی علی مَعَ الحق و حق است با علی
صلی علی مُحبّکَ یا مرتضی علی

در می زنند، سائلی از راه آمده
جبریل عاجزانه به درگاه آمده 
جایی که عقل پیش تو کوتاه آمده 
قل اِنَّما وَلیُکُمُ الله آمده است

این آیه جز برای تو نازل نمی‌شود
قرآن ما بدون تو کامل نمی‌شود

دارم هزار آرزو اما علی الحساب
ای کاش این یکی بشود روزی مستجاب
در آرزوی خاک نجف پای بوتراب
گویم هزار مرتبه یا لَیتَنی تراب

یک عمر زیر سایه‌ی تو جای ما بس است
یک یا علی برای دو دنیای ما بس است

نظرات