شب عاشقانگی است و من شده ام گدای تو یاعلی
1178
6
- ذاکر: سیدمهدی میرداماد
- سبک: شعر مدح
- موضوع: امیرالمؤمنین (ع)
- مناسبت: عید غدیر خم
- سال: 1402
شب عاشقانگی است و من شده ام گدای تو یاعلی
به امید آنکه صدای من برسد به اهل سما علی
چه کنم اگر که در آن میان نرسد صدا به صدا علی
تو که ای؟ که نام بلند تو به خدا رسانده مرا علی
به خدا که با تو رسیده ام به زلال ذات خدا علی
نه عجب که دُر نجف شود قطرات اشک زلال تو
ظلمات بود و تو آمدی کشف الدجی به جمال تو
تو محمدی و بدین سبب بلَغَ الاولی به کمال تو
حسنی و حسینی و فاطمه حَسَنَ الجمیع خصال تو
صلوات بر تو و آل تو همه وقت در همه جا علی
تو چگونه آمده ای بگو که نه حاضری و نه غائبی
چه بگویم از جلوات تو، توکه جلوه گاه عجایبی
تو ابوترابی و ابوالیمی تو طلوع کل مطالبی
پدر مکرم زینبی تو شریک هر چه مصائبی
برسان مرا به جوار خود پس از آن به کرب و بلا علی
چه خوش است در تصور من که تو نون بین «لنا» شوی
چه خوش است ای شه لا فتی که شکوه نقطه «با» شوی
تو رسیده ای به وصال حق که امیر هر دو سرا شوی
همه ترس من بود از همین که خدا نکرده خدا شوی
نه فرشته ای و نه آدمی تو فقط تجلی ایزدی
تو نگین حلقه ی انبیا تو شکوه حضرت سرمدی
چه در آسمان چه در زمین تو سر آمدی تو زبان زدی
تو عزیز خانه ی فاطمه، تو عزیز جان محمدی
و تویی که وقت مباهله شده شرح انفسنا علی
که علیست یحکم ما یرید علی است یثبت ما یشا
که علی است کُنْه سورهی روم
به علی است معنی هل عطا
که علی است منتهی الامم
که علی است سایه ی ما سوا
که علی است سعی به سوی حق
و علی است مروه ی با صفا
نشود قبول حج کسی به خدا بدون ولاء
علی علی علی
به خدا به اذن خدا فقط ابدی شد ازلی شدی
و به کام مردم میکده می ناب لب نزلی شدی
ملکوت را به غزل شد و تو در آن عجب غزل شدی
خبری رسید و در آن خبر تو فقط امیر و ولی شدی
تو را به مقدم الفدا
دل و جان و عاشق ما علی
بنشین دوباره رجز بخوان که زمان کف زدن آمده
در قلعه ای که تو کنده ای ز هراس به سخن آمده
بروید از سر راه او که امیر بت شکن آمده
چه بد است عاقبت کسی که به جنگ تن به تن آمده
به سپاهیان و یلان بگو بدهند آب طلا علی
علی علی علی
به امید آنکه صدای من برسد به اهل سما علی
چه کنم اگر که در آن میان نرسد صدا به صدا علی
تو که ای؟ که نام بلند تو به خدا رسانده مرا علی
به خدا که با تو رسیده ام به زلال ذات خدا علی
نه عجب که دُر نجف شود قطرات اشک زلال تو
ظلمات بود و تو آمدی کشف الدجی به جمال تو
تو محمدی و بدین سبب بلَغَ الاولی به کمال تو
حسنی و حسینی و فاطمه حَسَنَ الجمیع خصال تو
صلوات بر تو و آل تو همه وقت در همه جا علی
تو چگونه آمده ای بگو که نه حاضری و نه غائبی
چه بگویم از جلوات تو، توکه جلوه گاه عجایبی
تو ابوترابی و ابوالیمی تو طلوع کل مطالبی
پدر مکرم زینبی تو شریک هر چه مصائبی
برسان مرا به جوار خود پس از آن به کرب و بلا علی
چه خوش است در تصور من که تو نون بین «لنا» شوی
چه خوش است ای شه لا فتی که شکوه نقطه «با» شوی
تو رسیده ای به وصال حق که امیر هر دو سرا شوی
همه ترس من بود از همین که خدا نکرده خدا شوی
نه فرشته ای و نه آدمی تو فقط تجلی ایزدی
تو نگین حلقه ی انبیا تو شکوه حضرت سرمدی
چه در آسمان چه در زمین تو سر آمدی تو زبان زدی
تو عزیز خانه ی فاطمه، تو عزیز جان محمدی
و تویی که وقت مباهله شده شرح انفسنا علی
که علیست یحکم ما یرید علی است یثبت ما یشا
که علی است کُنْه سورهی روم
به علی است معنی هل عطا
که علی است منتهی الامم
که علی است سایه ی ما سوا
که علی است سعی به سوی حق
و علی است مروه ی با صفا
نشود قبول حج کسی به خدا بدون ولاء
علی علی علی
به خدا به اذن خدا فقط ابدی شد ازلی شدی
و به کام مردم میکده می ناب لب نزلی شدی
ملکوت را به غزل شد و تو در آن عجب غزل شدی
خبری رسید و در آن خبر تو فقط امیر و ولی شدی
تو را به مقدم الفدا
دل و جان و عاشق ما علی
بنشین دوباره رجز بخوان که زمان کف زدن آمده
در قلعه ای که تو کنده ای ز هراس به سخن آمده
بروید از سر راه او که امیر بت شکن آمده
چه بد است عاقبت کسی که به جنگ تن به تن آمده
به سپاهیان و یلان بگو بدهند آب طلا علی
علی علی علی
نظرات
نظری وجود ندارد !