(شاه دین گفت به عباس دلاور) ۲ ز جا برخیز ببین حالم برادر علم برگو به دست کی سپارم بهغیراز تو علمداری ندارم (علم را نوبت دیگر به پا کن) ۲ به من هم یاری از بهر خدا کن علم برگو به دست کی سپارم بهغیراز تو علمداری ندارم (در عالم جز منِ مظلوم و بییار کسی نشنیده شاهی بی علمدار) ۲ علم برگو به دست کی سپارم بهغیراز تو علمداری ندارم