
سکوت سکوت، فاطمه به مسجد آمده است یا که این خود محمد است؟ آمده نشان دهد به شهر رهبر سقیفه مرتد است سرانِ کودتا مقابلش همه به وحشت آمدند زِ خشم فاطمه نه فقط قنفذ و مردانِ بنی اسلم را بگو این قوم بیارند همه عالم را اگر آن معرکهها چند برابر میگشت باز هم فاطمه دور سر حیدر میگشت تیغ خطبهها میزند ضربه مَثلُ الامام، مَثلُ الکعبه قیام قیام، آمده امامِ هر امام با کلام خود کند قیام خطبهخوانِ مسجدُ النبی قبلهگاهِ مسجدُ الحرام به اهل آسمان به مردم زمین بگو فقط علیست امیر مومنین اصل قصّه که فدک نیست ببین از سخنش نه فدک کلّ جهان نذر حسین و حسنش قصّه این است که این جامعه آگاه شود رهبر جامعه با باید ولیالله شود تیغ خطبهها میزند ضربه مَثلُ الامام، مَثلُ الکعبه ستون ستون، مسجدُ النبی به لرزه بود آن صدا صدای حمزه بود گوییا میان جنگ بدر دست مرتضی به قبضه بود به لرزه آمده تن مغیرهها نفس نمیکشند ابوهُریرهها گفت والله ولایت به جهان تاجِ علیست تا قیامت بهخدا جامعه محتاج علیست رهبرِ امّت اسلام شدن بازی نیست تا ابد فاطمه از آن دو نفر راضی نیست