(سر از بدنم که میشه جدا)۲ راضیام بازم به رضای خدا (اگه که تنم رو خاکه رَها راضیام بازم به رضای خدا)۲ (میشنوم از گودال، نالههای مادرو)۲ لااقل تا زندهام، سمت خیمهها نرو (مگه اشک بچههام نگاه داره نرو برگرد)۲ اون فقط سه سالشه، گناه داره نزن نامرد (مُلئت بُطونِکُم مِنَ الحَرام)۲ دعوا شد سَر کُشتن امام به صحرا، سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو، یا مظلوم تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت (به آتیش کشیدند حَرم را یا مظلوم)۲ نبودی شکستند سَرم را یا مظلوم حسین... (با چکمه روی سینه، وای میشینه، وای)۲ (نَبُرّید، وای)۲ رقیه میبینه، وای