ساقی عطشان علقمه

ساقی عطشان علقمه

[ جواد مقدم ]
ساقی عطشان علقمه
ای شاخ شمشاد فاطمه

می‌ره دلاور ای شیر حیدر
ارتشبد مولانا حسین

خاموشی لب‌های تو دارد
در بطن خود صدها زمزمه

افتادی از مرکب ای برادر
بوسیدی از پای فاطمه

(مولا، ابوفاضل مدد) 4

فرقت شکسته شد از عمود
کس غیرِ زهرا آنجا نبود

(به امر مادر گفتی برادر
ارتشبد مولانا حسین) 2

ام‌البنین کو تا که بنالد
در پای نعش بی‌دست تو

خون گریه کردی از بهر زینب
قربان چشمان مست تو

(مولا، ابوفاضل مدد) 4

بازوی مرهب افکن چه شد
یا رب به عباس من چه شد

(کرده طلاقی غم‌ها و ساقی
ارتشبد مولانا حسین) 2

چشم انتظار یک جرعه آبند
اطفال بی‌حالم ای خدا

دشمن بخندد بر اشک چشمم
بر حال خود نالم ای خدا

ام‌البنین کو تا که بنالد
در پای نعش بی‌دست تو

خون گریه کردی از بهر زینب
قربان چشمان مست تو

(مولا، ابوفاضل مدد) 4

کشتی شکسته نوح هم اَخی
دلداده‌ی مجروحم اَخی

(چون دیده بستی، پشتم شکستی
ارتشبد مولانا حسین) 2

راه نفس را بر خیمه بسته
تا خون ز چشم تو وا شده

رفتی و راهت شد قلبت از غم
بنگر که شاهت تنها شده

خاموشی لب‌های تو دارد
در بطن خود صدها زمزمه

افتادی از مرکب ای برادر
بوسیدی از پای فاطمه

(مولا، ابوفاضل مدد) 4

نظرات