گذرم تا به درِ خانه‌ات افتاد حسین

گذرم تا به درِ خانه‌ات افتاد حسین

[ علی اکبر حائری ]
گذرم تا به درِ خانه‌ات افتاد حسین
خانه آباد شدم، خانه‌ات آباد حسین

ارباب زیرِ خنجرِ قاتل به گریه گفت
ذبحم کنید و رحم بر این خواهرم کنید

غمی بزرگ در دلم مرا عذاب می‌دهد
تو را صدا که می‌زنم سنان جواب می‌دهد

گودال بهتر است بیایی دورِ من
این نیزه را دوباره در این حنجرم کنید

*****

این آخرین پیام به آل اُمیه است
(غارت بس است در حرمِ من رقیه‌ است)۲

لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین

نظرات