روضه‌ی حضرت زهرا سلام‌الله علیها

روضه‌ی حضرت زهرا سلام‌الله علیها

[ علی پورکاوه ]
محکم می‌زدند
یکی دوتا نبودند چهل نفر با هم می‌زدند
محکم می‌زدند
کوچیک و بزرگِ بیتِ علی رو با هم می‌زدند
****
حالا اومدی
حالا که رقیه افتاده از پا اومدی
حالا که شدم شبیه پیرزن‌ها اومدی
****
کجا می‌خوای بری؟
چرا منو نمی‌بَری؟
دَم آخری چقدر شبیه مادری

قرارمون چی شد؟ 
هر چی که پیش اومد 
باید کنار هم باشیم
****
دست من پیر که این دست همان است که من
سال‌ها از غم هجرانِ تو بر سر زده‌ام
****
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
****
هر شب حسن در خواب می‌گوید 
مُغیره دست از سرش بردار
کُشتی مادرم را
****
دنیای من، آقای من
من برای تو گریه می‌کنم تو برای من
****
بگو باد با اون موهات چی کار داره؟
خیزرون روی لبات چی کار داره؟
اگه مَرده با خودت طرف بشه
حرمله با دخترات چی کار داره؟

شبِ عمرم داره سوسو می‌زنه
منو این دشمنِ بدخو می‌زنه
حرمله خبر داره که سیّدم
لگداشو سمت پهلو می‌زنه
****
به‌جز تو جور عاشق را کسی گردن نمی‌گیرد
خطایش را زلیخا کرد یوسف گشته زندانی

سرِ پیراهنِ تو گریه‌ی ما را درآوردند
میان این‌ همه کشته چرا تنها تو عریانی؟

خبر داری که تو رفتی به کوچه‌گردی افتادم
به ما از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی!

نظرات

یا زهرای علی

میثم هدایتیمیثم هدایتی

بی نظیر