(روبروی دشمن مرد و مردانه) ۲ عزتمندانه شرافتمندانه معروفه ضربههای حیدر کرّار ضربهی معمولی نه، میزد جانانه (ای جان به حماسهساز میدان ای جان، ای جان) ۲ (ای جان به علی شیر دلیران ای جان، ای جان) ۲ قلعه میلرزه زیر پات حیدر جنگ مغلوب است با نگات حیدر اینکه چیزی نیست، تو یداللهی درِ خیبرو کندی خارج از تصورات حیدر (حیدر حیدر) بی زِرِه رسیده مرد و مردونه قائله تمومه دشمن میدونه مرحبا یه ضربه از پا میندازه (ذوالفقارو وقتی که میچرخونه) ۲ (جانم به یدلله ولی الله جانم جانم) ۲ (جانم به قیام اسدالله جانم جانم) ۲ حق مطلق تو، حق مَعَ الحَق تو نور اَلا نوری، نقش بیرق تو ساقی کوثر، اول و آخر تویی فاتح هر غزوه و پهلوون خندق تو (یاعلی حیدر)