ذکر هر دَم زینب

ذکر هر دَم زینب

[ محمد امینی ]
ذکر هر دَم زینب
ذکر آزادگیِ عالم و آدم زینب
زائرِ کرب‌وبلاست 
هر کسی گفت دمادم زینب

شانه‌اش یک دَم هم 
خم نشد از غمِ عالم زینب
مادرم گفت بگو
دَمِ شادی و دَمِ غم زینب

می‌شود سال به سال
بانیِ اشک مُحرّم زینب
سایه‌ات از سرِ ما
تا قیامت نشود کم زینب

زینب، یا زینب...

شد به میدان عازم 
دو تن از ایل و تبار هاشم
عُون و اکبر شده‌ است
پس محمّد شده مثل قاسم
دستِ خالی رفتند
شیر شمشیر ندارد لازم

دارد از قلب خطر
بانگ تکبیر می‌آید دائم
در فنون رزمی
هر دو هستند حسابی عالم
آه از آن ساعت که
برنگردند به خیمه سالم

زینب، یا زینب...
****
بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه‌ی آب فراتم ای أجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
****
از حرم تا قتلگه زینب صدا می‌زد حسین
ناله‌ها می‌زد حسین، زینب صدا می‌زد حسین

نظرات