دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد

دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد

[ محمد فصولی ]
دیشب به سرم باز هوایِ دگر افتاد 
در خواب مرا سویِ خراسان گذر افتاد 

چشمم به ضریحِ شَهِ والا گوهر افتاد 
این بیت همان لحظه مرا در نظر افتاد 
با آلِ علی هرکه در افتاد، بر افتاد 

((من یار ندارم، دلدار ندارم)۲ 
(جز با علی و آلِ علی کار ندارم)۲)۲

(کس و کارم، علی، افتخارم، علی)۲ 
شد شعارم، شد شعارم 
هرکسی، کسی داره، من تورو دارم 

(ای اهلِ عشیره، این حرفِ غدیره)۲
(هرکس که «علی علی» نگه بره بمیره)۳

(از پنجره فولاد تا صحنِ گوهرشاد)۲
دل می‌زنه فریاد: 
(با آلِ علی هرکه در افتاد، بر افتاد)۵

نظرات